فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Forenoon

ˈfɔːrnuːn ˈfɔːnuːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    forenoons

معنی

noun
چاشتگاه، پیش از ظهر، قبل از ظهر، پیش از نیم روز، بامداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forenoon

  1. noun the time period between dawn and noon
    Synonyms:
    morning morn morning-time early part of the day cool of the day
  1. noun the time of day from sunrise to noon
    Synonyms:
    morning

ارجاع به لغت forenoon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forenoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forenoon

لغات نزدیک forenoon

پیشنهاد بهبود معانی