همچنین میتوان از an uphill struggle/task نیز استفاده کرد.
هفتخان رستم، کار خیلی سخت، شرایط بسیار دشوار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There is an uphill battle to win the contract.
برای برنده شدن در قرارداد کار سختی در پیش داریم.
Looking for a job when you're in your 60's is an uphill battle these days.
وقتی در دههی 60 سالگی هستید دنبال کار گشتن کار بسیار سختی است.
I'm terrible at math, so I have a real uphill battle ahead of me if I want to improve my grade in Algebra.
من توی ریاضی خیلی ضعیفم و اگر بخوام نمرهی جبرم رو بالا ببرم باید از هفتخان رستم بگذرم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «uphill battle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uphill-battle