آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Uphill Struggle

معنی uphill struggle | جمله با uphill struggle

collocation

تلاش طاقت‌فرسا، مبارزه دشوار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Recovering from the illness was an uphill struggle.

بهبودی از بیماری یک تلاش طاقت‌فرسا بود.

Starting a new business is often an uphill struggle.

راه اندازی یک کسب و کار جدید اغلب یک مبارزه دشوار است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد uphill struggle

  1. noun difficult project
    Synonyms:
    difficult task hard work tough assignment uphill battle tall order

ارجاع به لغت uphill struggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uphill struggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uphill-struggle

لغات نزدیک uphill struggle

پیشنهاد بهبود معانی