به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Duel

ˈduːəl ˈdjuːəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    duelled
  • شکل سوم:

    duelled
  • سوم شخص مفرد:

    duels
  • وجه وصفی حال:

    duelling
  • شکل جمع:

    duels

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - intransitive adverb
    جنگ تن‌به‌تن، دوئل، دوئل کردن
    • - a verbal duel
    • - نبرد زبانی، مبارزه‌ی لفظی
    • - the duel between conscience and lust
    • - درگیری میان وجدان و شهوت
    • - an artillery duel
    • - تیراندازی متقابل توپخانه
    • - He dueled several people.
    • - او با چندین نفر دوئل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد duel

  1. noun fight
    Synonyms: affair of honor, bout, challenge, engagement, fencing, joust, shootout, single combat, sword fight

ارجاع به لغت duel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duel

لغات نزدیک duel

پیشنهاد بهبود معانی