با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Duel

ˈduːəl ˈdjuːəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    duelled
  • شکل سوم:

    duelled
  • سوم‌شخص مفرد:

    duels
  • وجه وصفی حال:

    duelling
  • شکل جمع:

    duels

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb
جنگ تن‌به‌تن، دوئل، دوئل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a verbal duel
- نبرد زبانی، مبارزه‌ی لفظی
- the duel between conscience and lust
- درگیری میان وجدان و شهوت
- an artillery duel
- تیراندازی متقابل توپخانه
- He dueled several people.
- او با چندین نفر دوئل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد duel

  1. noun fight
    Synonyms: affair of honor, bout, challenge, engagement, fencing, joust, shootout, single combat, sword fight

ارجاع به لغت duel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duel

لغات نزدیک duel

پیشنهاد بهبود معانی