با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Misbegotten

ˌmɪsbɪˈɡɑːt̬n ˌmɪsbɪˈɡɒtn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( misbegot ) ناحق، اولاد نامشروع (حرامزاده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misbegotten

  1. adjective illegitimate, illicit
    Synonyms: baseborn, bastard, dishonest, disreputable, illegal, natural, poor, shady, spurious, stolen, suppositious, unlawful, unrespectable
    Antonyms: lawful, legal, legitimate, licit

ارجاع به لغت misbegotten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misbegotten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misbegotten

لغات نزدیک misbegotten

پیشنهاد بهبود معانی