Scabrous

    ˈskeɪbrəs ˈskeɪbrəs / / ˈskæb-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    زننده، هرزه، ناهموار، زبر، پوسته‌پوسته، دان‌دان، خشن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scabrous

    1. adjective Rough
      Synonyms: coarse, rough, scaly, rugged, scabby, cragged, craggy, harsh, difficult, ironbound, notched, lepidote, jagged, knotty, ragged, blotchy, leprose, encrusted, uneven, treacherous, scurfy
    2. adjective Difficult
      Synonyms: treacherous, ominous, perilous
    3. adjective Improper
      Synonyms: risqué, immodest, blue, unconventional, earthy, off-color, scandalous, provocative, indecent, racy, shocking, salty, indiscreet, spicy, suggestive

    ارجاع به لغت scabrous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scabrous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scabrous

    لغات نزدیک scabrous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند