امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scabby

ˈskæbi ˈskæbi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دله‌دار، گردار، جرب‌دار، دارای خال‌های جرب‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scabby

  1. adjective not smooth
    Synonyms:
    shabby mean vile base despicable contemptible scaly crusty scurvy blotchy flaky scabrous scabbed scurfy mangy scabious desquamative
  1. noun
    Synonyms:
    eschar scabrousness

ارجاع به لغت scabby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scabby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scabby

لغات نزدیک scabby

پیشنهاد بهبود معانی