فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Blotchy

ˈblɒtʃi ˈblɒtʃi

صفت تفضیلی:

blotchier

صفت عالی:

blotchiest

معنی‌ها

adjective

لک‌مانند، لکه‌مانند، مانند‌کلف

adjective

پوشیده از لکه، لک‌دار، کک‌مکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blotchy

  1. adjective marked with irregularly shaped spots or blots
    Synonyms:
    spotted mottled blotched splotched freckle-faced

ارجاع به لغت blotchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blotchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blotchy

لغات نزدیک blotchy

پیشنهاد بهبود معانی