آخرین به‌روزرسانی:

Grope

ɡroʊp ɡrəʊp

گذشته‌ی ساده:

groped

شکل سوم:

groped

سوم‌شخص مفرد:

gropes

وجه وصفی حال:

groping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive

کورمالی، دست‌مالی، کورمالی کردن، در تاریکی پی‌چیزی گشتن، آزمودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The blind man was groping after his hat.

مرد نابینا کورمال دنبال کلاهش می‌گشت.

Scientists are groping for an answer to this problem.

دانشمندان سخت در پی جوابی برای این مسئله هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He was accused of groping his secretary.

او را متهم کردند که منشی خود را دست‌مالی کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grope

  1. verb feel about for
    Synonyms:
    search examine explore feel handle touch manipulate finger poke fumble cast about fish pry scrabble root feel blindly grabble flounder

ارجاع به لغت grope

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grope

لغات نزدیک grope

پیشنهاد بهبود معانی