توأم با عشق، بهطور محبتآمیز، از روی محبت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He spoke lovingly of his father.
عاشقانه از پدرش حرف میزد.
She gazed lovingly into his eyes.
توأم با عشق به چشمانش خیره شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lovingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lovingly