فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Devotedly

dɪˈvoʊt̬ɪdli dɪˈvəʊtɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    فداکارانه، با ایثار، با از خودگذشتگی، از روی جان‌فشانی، از روی پاک‌بازی
    • - They worked devotedly.
    • - فداکارانه کار کردند.
    • - She had cared for her father devotedly until his death.
    • - تا زمان مرگ پدرش، از او فداکارانه مراقبت کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده devotedly

ارجاع به لغت devotedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devotedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/devotedly

لغات نزدیک devotedly

پیشنهاد بهبود معانی