با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Appreciatively

    əˈpriːʃət̬ɪvli əˈpriːʃətɪvli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به گونه‌ای که نشان می‌دهد برای چیزی سپاسگزار هستید یا از چیزی لذت می‌برید) از روی قدرشناسی، توأم با قدردانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - She smiled appreciatively at him.
    - توأم با قدردانی به او لبخند زد.
    - He accepted my offer appreciatively.
    - از روی قدرشناسی پیشنهاد مرا پذیرفت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد appreciatively

    1. adverb With appreciation; in a grateful manner
      Synonyms: gratefully
      Antonyms: unappreciatively

    لغات هم‌خانواده appreciatively

    ارجاع به لغت appreciatively

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «appreciatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/appreciatively

    لغات نزدیک appreciatively

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی