فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Fineness

    ˈfaɪnnəs ˈfaɪnnəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      finenesses

    معنی‌ها

    noun
    عالی (یا ظریف و غیره) بودن (رجوع شود به: fine)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    (در آلیاژ طلا یا نقره) درصد طلا، درصد نقره، میزان خلوص
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fineness

    1. noun the quality of being exceptionally good of its kind
      Synonyms:
      excellence superiority superbness choiceness delicacy daintiness
    1. noun the property of being very narrow or thin
      Synonyms:
      thinness
    1. noun having a very fine texture
      Synonyms:
      powderiness

    ارجاع به لغت fineness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fineness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fineness

    لغات نزدیک fineness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه