شکل جمع:
demotionsتنزل مقام، تنزل رتبه، خلع درجه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the demotion, he sought new opportunities elsewhere.
پساز تنزل رتبه، او بهدنبال فرصتهای جدید در جای دیگری بود.
His unexpected demotion surprised the entire team.
تنزل مقام غیرمنتظرهی او کل تیم را متعجب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «demotion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/demotion