با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Demote

dɪˈmoʊt dɪˈməʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    demoted
  • شکل سوم:

    demoted
  • سوم‌شخص مفرد:

    demotes
  • وجه وصفی حال:

    demoting

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
تنزل رتبه دادن، کسر مقام یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- One of the officers was executed and five others were demoted.
- یکی از افسران را اعدام کردند و پنج نفر دیگر را تنزل رتبه دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demote

  1. verb downgrade, lower in rank
    Synonyms: bench, break, bump, bust, declass, degrade, demean, demerit, dismiss, disrate, hold back, kick downstairs, lower, reduce, relegate, set back
    Antonyms: improve, promote, rate, upgrade

ارجاع به لغت demote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demote

لغات نزدیک demote

پیشنهاد بهبود معانی