آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Bench

    bentʃ bentʃ

    گذشته‌ی ساده:

    benched

    شکل سوم:

    benched

    سوم‌شخص مفرد:

    benches

    وجه وصفی حال:

    benching

    شکل جمع:

    benches

    معنی bench | جمله با bench

    noun countable B2

    نیمکت، جای ویژه، صندلی یا نیمکت قایق،نیمکتی که بازیکنان رزرو گروه یا تیم روی آن می نشینند، بازیکن ذخیره

    bench, نیمکت، جای ویژه، صندلی یا نیمکت قایق،نیمکتی که بازیکنان رزرو گروه یا تیم روی آن می نشینند، بازیکن ذخیره

    Old men were sitting on park benches.

    پیرمردان روی نیمکت‌های پارک نشسته بودند.

    noun countable

    کرسی قضاوت، جایگاه قاضی (در دادگاه)، مسند قضاوت، قضات، دادگاه، محکمه ی عدالت، (در مورد مقامات عالی) مسند، مقام، صاحب منصبان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Something that shakes the judges from their benches.

    آنچه که قضات را در مسند خود به لرزه در می‌آورد.

    Please address your remarks to the bench.

    لطفاً دادگاه را مخاطب قرار دهید.

    noun countable

    (کارگاه های مکانیکی و غیره) میزکار، میز زیرین دستگاه، میزی که ابزار را روی آن قرار می دهند، آزمایشگاه

    noun countable

    زمین مسطح (تراس) در کنار رودخانه، (در مسابقات زیبایی سگ و گربه) سکوب که حیوان را روی آن قرار می دهند، (در معدن) تاقچه

    verb - transitive

    نیمکت دار کردن، نیمکت گذاشتن، روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یا نشاندن، بر کرسی نشستن

    verb - intransitive

    تشکیل نیمکت توسط فرآیندهای طبیعی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bench

    1. noun furniture for sitting
      Synonyms:
      seat chair stall pew form bank settle settee lawn seat
    1. noun large table
      Synonyms:
      table desk counter workbench board shelf ledge trestle easel
    1. noun group of judges
      Synonyms:
      court tribunal the bar judiciary courtroom magistrate your honors

    Idioms

    on the bench

    1- رئیس دادگاه، در مسند قضاوت 2- (ورزش) ورزشکار ذخیره

    سوال‌های رایج bench

    معنی bench به فارسی چی میشه؟

    واژه "bench" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای متعددی است که در زمینه‌های مختلف می‌تواند به کار رود. در اینجا به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره این واژه می‌پردازیم.

    معانی و کاربردها

    1. میز یا نیمکت: یکی از معانی اصلی "bench" به معنای نیمکت یا میز طولانی است که معمولاً در فضاهای عمومی مانند پارک‌ها، حیاط‌ها و یا مکان‌های ورزشی قرار دارد. این نوع نیمکت‌ها معمولاً برای نشستن چند نفر طراحی شده‌اند و از مواد مختلفی مانند چوب، فلز یا پلاستیک ساخته می‌شوند.

    2. محل آزمایش: در زمینه‌های علمی و مهندسی، "bench" به معنای محلی است که در آن آزمایش‌ها و تست‌ها انجام می‌شود. به عنوان مثال، در آزمایشگاه‌ها، می‌توان به "bench" اشاره کرد که در آن ابزارها و تجهیزات برای انجام آزمایش‌ها قرار دارند.

    3. قضاوت: در دنیای حقوق، "the bench" به قضات و دادگاه‌ها اشاره دارد. به عبارت دیگر، وقتی که صحبت از "bench" می‌شود، به جایگاه قانونی و قضایی که قضات در آن تصمیم‌گیری می‌کنند، اشاره می‌شود.

    4. ورزش: در ورزش، به ویژه در ورزش‌های تیمی مانند فوتبال یا بسکتبال، "bench" به نیمکت ذخیره‌ها اشاره دارد. این نیمکت جایی است که بازیکنان ذخیره می‌توانند در طول بازی بر روی آن بنشینند و منتظر ورود به میدان باشند.

    نکات جالب

    - ریشه واژه: واژه "bench" از زبان‌های قدیمی اروپایی و به ویژه زبان نروژی باستان نشأت گرفته و به معنای جایی برای نشستن بوده است. این نشان می‌دهد که مفهوم نشستن و استراحت در فرهنگ‌های مختلف همیشه اهمیت داشته است.

    - استفاده در عبارات و اصطلاحات: "bench" در عبارات مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، "to be on the bench" به معنای این است که شخصی در حال انتظار برای فرصت یا موقعیتی است. یا "bench press" که به حرکتی در وزنه‌برداری اشاره دارد که در آن فرد بر روی نیمکت دراز کشیده و وزنه را به سمت بالا فشار می‌دهد.

    - نقش اجتماعی: نیمکت‌ها در فضاهای عمومی می‌توانند نقش مهمی در تعاملات اجتماعی ایفا کنند. مردم معمولاً روی نیمکت‌ها نشسته و گفتگو می‌کنند، استراحت می‌کنند و یا حتی از آن به عنوان محلی برای تجمع و برگزاری رویدادها استفاده می‌کنند.

    - طراحی و هنر: امروزه نیمکت‌ها به عنوان عناصر طراحی شهری و هنر عمومی نیز به کار می‌روند. برخی از طراحان معاصر نیمکت‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کنند که نه تنها کاربردی باشند بلکه زیبایی و هنر را نیز به فضا اضافه کنند.

    گذشته‌ی ساده bench چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bench در زبان انگلیسی benched است.

    شکل سوم bench چی میشه؟

    شکل سوم bench در زبان انگلیسی benched است.

    شکل جمع bench چی میشه؟

    شکل جمع bench در زبان انگلیسی benches است.

    وجه وصفی حال bench چی میشه؟

    وجه وصفی حال bench در زبان انگلیسی benching است.

    سوم‌شخص مفرد bench چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bench در زبان انگلیسی benches است.

    ارجاع به لغت bench

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bench» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bench

    لغات نزدیک bench

    • - benadryl
    • - Benares
    • - bench
    • - bench jockey
    • - bench press
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.