۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Courtroom

ˈkɔːrtruːm ˈkɔːtruːm / / -rʊm

معنی و نمونه‌جمله

noun countable

دادگاه، اتاق دادگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The courtroom was filled with spectators.

تماشاچیان دادگاه را پر کرده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد courtroom

  1. noun a room in which a lawcourt sits
    Synonyms:
    court

ارجاع به لغت courtroom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «courtroom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/courtroom

لغات نزدیک courtroom

پیشنهاد بهبود معانی