میز کار (میزی محکم مخصوص مکانیکی و ماشینسازی و نجاری و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The carpenter used his workbench to build a custom-made table.
نجار از میز کار خود برای ساختن میز سفارشی استفاده کرد.
The workbench was cluttered with tools and equipment.
میز کار مملو از ابزار و وسایل بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «workbench» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/workbench