فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Workaround

ˈwɜːrkəˌraʊnd ˈwɜːkəraʊnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    راه‌حل فوری، راه‌حل دم‌دستی، راه‌حل میانبر، دور زدن مشکل
    • - We found a clever workaround for the software glitch.
    • - ما یک راه‌حل فوری برای نقص نرم‌افزار پیدا کردیم.
    • - Engineers are brainstorming a new workaround to bypass the security issue.
    • - مهندسان درحال طرح یک راه‌حل جدید برای دور زدن مشکل امنیتی هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت workaround

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «workaround» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/workaround

لغات نزدیک workaround

پیشنهاد بهبود معانی