شکل جمع:
shelvesطاقچه، رف، قفسه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
We arranged the books on the shelf.
کتابها را روی طاقچه چیدیم.
We put up a wooden shelf on the wall.
طاقچهای چوبی به دیوار زدیم.
a shelf book
طاقچهی کتاب
زمینشناسی فلات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The submarine traveled along the continental shelf to avoid detection.
زیردریایی در امتداد فلات قارهای حرکت کرد تا از شناسایی نشود.
The divers explored the underwater shelf near the coral reef.
غواصان، فلات زیرآب نزدیک به مرجانها را کاوش کردند.
continental shelf
فلات قاره
(کتابهای کتابخانه) حروف ترتیب (که طاقچه و محل کتاب را معلوم میکنند)
بیمصرف، کنار گذاشته، ناکارا، فاقد کارآرایی، بهدردنخور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shelf» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shelf