طاقچهی بالای شومینه، گچبری بالای شومینه، گچبری دور شومینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The old family photograph sat proudly on the mantelpiece.
عکس قدیمی خانوادگی روی طاقچهی بالای شومینه قرار گرفته بود.
She carefully placed the delicate vase on the mantelpiece.
گلدان ظریف را بااحتیاط روی طاقچهی بالای شومینه گذاشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mantelpiece» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mantelpiece