فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Anklet

ˈæŋklɪt ˈæŋklɪt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

خلخال، پابند

The dancer's anklet jingled with every movement she made.

خلخال رقصنده با هر حرکتی که انجام می‌داد به صدا در می‌آمد.

She wore a delicate anklet.

او یک پابند ظریف به پا داشت.

noun countable

انگلیسی آمریکایی پوشاک جوراب ساق‌کوتاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He slipped on his favorite anklet before lacing up his sneakers.

او قبل‌از بستن کتانی‌اش، جوراب ساق‌کوتاه موردعلاقه‌اش را به پا کرد.

I misplaced my anklet in the laundry and now I can't find it.

من جوراب ساق‌کوتاهم را در رخت‌های شستنی گم کردم و حالا نمی‌توانم آن را پیدا کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anklet

  1. noun an ornament worn around the ankle
    Synonyms:
    ankle-bracelet anklets bobbysocks bobbysock

ارجاع به لغت anklet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anklet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anklet

لغات نزدیک anklet

پیشنهاد بهبود معانی