خلخال، پابند
The dancer's anklet jingled with every movement she made.
خلخال رقصنده با هر حرکتی که انجام میداد به صدا در میآمد.
She wore a delicate anklet.
او یک پابند ظریف به پا داشت.
انگلیسی آمریکایی پوشاک جوراب ساقکوتاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He slipped on his favorite anklet before lacing up his sneakers.
او قبلاز بستن کتانیاش، جوراب ساقکوتاه موردعلاقهاش را به پا کرد.
I misplaced my anklet in the laundry and now I can't find it.
من جوراب ساقکوتاهم را در رختهای شستنی گم کردم و حالا نمیتوانم آن را پیدا کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anklet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anklet