Measurably

ˈmeʒərəbli ˈmeʒrəbli
آخرین به‌روزرسانی:
  • adverb
    به‌طور قابل اندازه‌گیری، به‌طور محسوس، به‌طور چشمگیر، به‌طور قابل توجه
    • - His life has improved measurably.
    • - زندگی‌اش به‌طور محسوسی بهبود یافته است.
    • - This year's sales are measurably better than last year's.
    • - میزان فروش امسال به‌طور قابل توجهی از فروش سال گذشته بهتر است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد measurably

  1. adverb To a measurable degree
    Antonyms: immeasurably

لغات هم‌خانواده measurably

ارجاع به لغت measurably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «measurably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/measurably

لغات نزدیک measurably

پیشنهاد بهبود معانی