Immeasurably

ˌɪˈmeʒəˌræbli ɪˈmeʒərəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
چندانکه نتوان پیمود، بی‌اندازه، بی‌حد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immeasurably

  1. adverb To an immeasurable degree; beyond measurement
    Synonyms: boundlessly, countlessly, infinitely, multitudinously, numerously
    Antonyms: measurably

ارجاع به لغت immeasurably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immeasurably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immeasurably

لغات نزدیک immeasurably

پیشنهاد بهبود معانی