صفت تفضیلی:
more restfulصفت عالی:
most restfulپرآسایش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
restful colors
رنگهای آرامبخش
a restful sleep
خواب راحت
She cried a bit and then became restful.
قدری گریه کرد؛ سپس آرام شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «restful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restful