آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مرداد ۱۴۰۴

    Pacific

    pəˈsɪfɪk pəˈsɪfɪk

    معنی pacific | جمله با pacific

    adjective

    آرام، صلح‌جو، صلح‌جویانه

    The pacific weather in California is usually mild and sunny.

    هوای آرام کالیفرنیا معمولاً معتدل و آفتابی است.

    the pacific breeze

    نسیم آرام

    adjective noun uncountable

    (Pacific, the Pacific) اقیانوس آرام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The pacific ocean is known for its vastness and tranquility.

    اقیانوس آرام به وسعت و آرامشش معروف است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pacific

    1. adjective appeasing, peaceful
      Synonyms:
      peaceful calm quiet friendly gentle neutral tranquil amicable serene conciliatory diplomatic placatory peaceable untroubled peace-loving peacemaking

    سوال‌های رایج pacific

    معنی pacific به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «pacific» در زبان فارسی به «آرام»، «صلح‌آمیز» یا در معنای خاص‌تر به «اقیانوس آرام» ترجمه می‌شود.

    این واژه ریشه‌ای لاتین دارد و از ترکیب دو بخش ساخته شده است: «pax» به معنای صلح و آرامش، و پسوند «-fic» که به معنای «آفریننده» یا «سازنده» است. بنابراین، معنای اصلی pacific «آفریننده‌ی صلح» یا «کسی یا چیزی که آرامش می‌آورد» است. در زبان انگلیسی، این واژه هم به‌عنوان صفت برای توصیف فرد یا موقعیتی آرام و صلح‌جویانه به کار می‌رود و هم به‌عنوان نام خاص برای اشاره به یکی از بزرگ‌ترین اقیانوس‌های جهان.

    وقتی pacific به‌عنوان صفت به کار می‌رود، اغلب به خلق‌وخوی انسان یا شرایطی اشاره دارد که فاقد خشونت، نزاع یا تنش است. مثلاً ممکن است درباره‌ی فردی گفته شود که شخصیتی «pacific» دارد؛ یعنی اهل آرامش است، پرخاشگری نمی‌کند و در برخورد با دیگران صلح‌جو است. در همین راستا، در توصیف موقعیت‌ها هم می‌توان گفت «a pacific environment»، به معنای محیطی آرام و دور از تنش. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه، بار معنایی مثبتی داشته و حامل نوعی حس هماهنگی و تعادل است.

    اما پرکاربردترین استفاده‌ی این واژه در جهان امروز، اشاره به «اقیانوس آرام» است که در انگلیسی «Pacific Ocean» نامیده می‌شود. این نام را نخستین‌بار دریانورد پرتغالی، فردیناند ماژلان، بر آن نهاد. او وقتی در قرن شانزدهم وارد این اقیانوس شد، نسبت به دریاهای پرطوفانی که پیش‌تر پشت سر گذاشته بود، آب‌های این اقیانوس آرام‌تر به نظرش رسیدند. به همین دلیل آن را «Mar Pacifico» یعنی «دریای آرام» نامید. از آن زمان تا امروز، این نام در همه‌ی زبان‌های جهان باقی مانده است.

    اقیانوس آرام بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین اقیانوس جهان است و بیش از یک‌سوم سطح زمین را پوشانده است. این اقیانوس نه‌تنها در جغرافیا و اقلیم نقش مهمی ایفا می‌کند، بلکه در فرهنگ و زندگی انسان‌ها نیز جایگاهی ویژه دارد. صدها جزیره‌ی کوچک و بزرگ در پهنه‌ی آن پراکنده‌اند و تمدن‌های گوناگونی در دل این گستره رشد کرده‌اند. از دیدگاه علمی نیز، اقیانوس آرام نقشی اساسی در تنظیم آب‌وهوا، چرخه‌های بارش و حتی اقتصاد جهانی از طریق حمل‌ونقل دریایی دارد.

    از جنبه‌ی ادبی و استعاری، pacific فراتر از یک واژه‌ی جغرافیایی یا صفت ساده است. این کلمه یادآور آرامش، سکون و هماهنگی با طبیعت است. بسیاری از نویسندگان و شاعران در آثار خود از آن برای توصیف لحظه‌هایی استفاده کرده‌اند که انسان در دل طبیعت یا در درون خویش احساس صلح می‌کند. pacific هم به معنای واقعی و هم به معنای استعاری، نمادی از آرامش و هماهنگی است.

    ارجاع به لغت pacific

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pacific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pacific

    لغات نزدیک pacific

    • - pachysandra
    • - pacifiable
    • - pacific
    • - pacific rim
    • - pacific standard time
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.