آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Placatory

ˈpleɪ.kə.tɔːr.i pləˈkeɪ.tər.i

معنی placatory | جمله با placatory

adjective formal

آشتی‌جویانه، سازشکارانه، مسالمت‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She adopted a placatory approach to avoid conflict with her neighbors.

او روش سازشکارانه‌ای در پیش گرفت تا از درگیری با همسایگان جلوگیری کند.

The manager gave a placatory response to the employees’ complaints.

مدیر، پاسخی مسالمت‌آمیز به شکایات کارکنان داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد placatory

  1. intended to pacify by acceding to demands or granting concessions
    Synonyms:
    appeasing placating mollifying placative

ارجاع به لغت placatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «placatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/placatory

لغات نزدیک placatory

پیشنهاد بهبود معانی