فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Conciliatory

kənˈsɪliətɔːri kənˈsɪliətri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

مسالمت‌آمیز، صلح‌آمیز، آشتی‌آمیز، آشتی‌جویانه، دلجویانه، استمالت‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He had a conciliatory meeting with his opponents.

با مخالفان خود ملاقات آشتی‌ جویانه‌ای کرد.

conciliatory attitude

روش مسالمت‌آمیز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conciliatory

  1. adjective placid, yielding
    Synonyms:
    calm quiet willing appeasing peaceable placatory mollifying pacific placating civil assuaging irenic propitiative disarming
    Antonyms:
    stubborn refusing fighting antagonistic

ارجاع به لغت conciliatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conciliatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conciliatory

لغات نزدیک conciliatory

پیشنهاد بهبود معانی