Disarming

dɪˈsɑːrmɪŋ dɪsˈɑːmɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    disarmed
  • شکل سوم:

    disarmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    disarms

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(دشمنی یا سوءظن یا ترس) دشمنی زدا، شکزدا، آشتی‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
تحبیب‌کننده، دوستی‌انگیز، مهرانگیز
- a disarming smile
- لبخند مهرانگیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disarming

  1. adjective charming
    Synonyms: bewitching, convincing, deferential, ingratiating, ingratiatory, insinuating, insinuative, inveigling, irresistible, likable, persuasive, saccharine, seductive, silken, silky, winning
    Antonyms: despicable, disgusting

ارجاع به لغت disarming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disarming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disarming

لغات نزدیک disarming

پیشنهاد بهبود معانی