ابریشمی، نرم، ابریشمپوش، حریری، براق، صاف، ابریشمنما کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
silken flattery
تملق خوشایند
silken comfort
راحتی پرتجمل
silken kisses
بوسههای ملایم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «silken» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silken