آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Disarrangement

ˌdɪsəˈreɪndʒmənt ˌdɪsəˈreɪndʒmənt

معنی disarrangement

noun

بی‌ترتیبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disarrangement

  1. noun a lack of order or regular arrangement
    Synonyms:
    disorder confusion disorganization disarray mess chaos jumble muddle mix-up clutter disorderliness disorganisation disorderedness tumble scramble confusedness muss topsy-turviness snafu

ارجاع به لغت disarrangement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disarrangement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disarrangement

لغات نزدیک disarrangement

پیشنهاد بهبود معانی