به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conciliator

kənˈsiːliˌetər kənˈsɪlieɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آشتی‌دهنده، میانجی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conciliator

  1. noun Someone who tries to bring peace
    Synonyms: make-peace, pacifier, peacemaker, reconciler

ارجاع به لغت conciliator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conciliator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conciliator

لغات نزدیک conciliator

پیشنهاد بهبود معانی