Peacemaker

ˈpiːsˌmeɪkər ˈpiːsmeɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مصلح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peacemaker

  1. noun person who settles problem
    Synonyms:
    negotiator mediator arbitrator diplomat conciliator peacekeeper appeaser pacifier placater pacificator make-peace statesperson pacifist peacemonger
    Antonyms:
    agitator instigator

ارجاع به لغت peacemaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peacemaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peacemaker

لغات نزدیک peacemaker

پیشنهاد بهبود معانی