فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Diplomat

ˈdɪpləmæt ˈdɪpləmæt

شکل جمع:

diplomats

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B2

سیاستمدار، رجل سیاسی، دیپلمات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Most of the employees of that country's foreign ministry are professional diplomats.

بیشتر کارمندان وزرات خارجه‌ی آن کشور دیپلمات‌های حرفه‌ای هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد diplomat

  1. noun politician, consul
    Synonyms:
    representative agent negotiator mediator minister envoy emissary ambassador expert tactician conciliator go-between legate cabinet member attaché chargé d’affaires plenipotentiary public relations person

ارجاع به لغت diplomat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diplomat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diplomat

لغات نزدیک diplomat

پیشنهاد بهبود معانی