امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Peacefulness

    ˈpiːsflnəs ˈpiːsflnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    آرام بودن، آرامش، آسودگی، نداشتن اضطراب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a sense of inner peacefulness
    - احساس آسودگی درونی
    - We love the freedom and peacefulness of our life here.
    - ما اینجا آزادی و آرامش زندگی‌مان را دوست داریم.
    noun uncountable
    مسالمت‌آمیز بودن، صلح‌آمیز بودن
    - the peacefulness of the government's intentions in the North
    - صلح‌آمیز بودن نیات دولت در شمال
    - The most striking fact about the Cold War was its peacefulness.
    - بارزترین نکته در مورد جنگ سرد صلح‌آمیز بودن آن بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد peacefulness

    1. noun lack of emotional agitation
      Synonyms:
      calm calmness peace serenity tranquillity quietude placidity placidness peaceableness
    1. noun an absence of motion or disturbance
      Synonyms:
      peace calm quiet stillness tranquillity serenity repose calmness quietness placidity lull hush placidness peace-of-mind untroubledness ataraxis heartsease

    لغات هم‌خانواده peacefulness

    ارجاع به لغت peacefulness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peacefulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peacefulness

    لغات نزدیک peacefulness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی