فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Restfulness

ˈrestflnəs ˈrestflnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

آرامش، آسایش، آسودگی، راحتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Restfulness can greatly enhance one's mental clarity and focus.

آرامش می‌تواند وضوح و تمرکز ذهنی را به‌طرز قابل توجهی افزایش دهد.

To achieve restfulness, she turned off all her devices before bed.

برای دستیابی به آرامش، قبل‌از خواب همه‌ی دستگاه‌هایش را خاموش کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد restfulness

  1. noun a state of being calm, relaxed, and free from stress or anxiety

ارجاع به لغت restfulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «restfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restfulness

لغات نزدیک restfulness

پیشنهاد بهبود معانی