امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Awake

əˈweɪk əˈweɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    awoke
  • شکل سوم:

    awoken
  • سوم‌شخص مفرد:

    awakes
  • وجه وصفی حال:

    awaking
  • صفت تفضیلی:

    more awake
  • صفت عالی:

    most awake

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive B1
بیدار شدن، بیدار ماندن، بیدار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I awoke at six o'clock.
- ساعت شش بیدار شدم.
- Are you still awake?
- هنوز بیداری؟
- The death of his father awakened the young man.
- مرگ پدر مرد جوان را از خواب غفلت بیدار کرد.
- The noise did not awake her.
- سروصدا او را بیدار نکرد.
verb - intransitive
دوباره برانگیخته شدن یا فعال شدن، (به کار و فعالیت) واداشتن
verb - intransitive
ملتفت شدن، آگاه شدن، هوشیار کردن یا شدن
- Pari was quite awake to the dangers of that trip.
- پری به مخاطرات آن سفر کاملاً آگاهی داشت.
verb - transitive
به یاد آوردن
- My mother's picture awoke many memories.
- تصویر مادرم خاطرات زیادی را زنده کرد.
adjective
بیدار، هوشیار، آگاه، باخبر
- Last night, I stayed awake until dawn.
- دیشب تا سحر بیدار ماندم.
- The baby is still wide awake.
- نوزاد هنوز کاملاً بیدار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد awake

  1. adjective conscious; alert
    Synonyms: alive, aroused, attentive, awakened, aware, cognizant, excited, heedful, knowing, observant, on guard, roused, vigilant, wakeful, waking, watchful
    Antonyms: asleep, unconscious
  2. verb become alert or cause to rise from sleep
    Synonyms: arise, awaken, call, gain consciousness, get up, roll out, rouse, stir, wake, wake up
    Antonyms: go to sleep, sleep
  3. verb become or make aware
    Synonyms: activate, alert, animate, arouse, awaken, call forth, enliven, excite, incite, kindle, provoke, revive, stimulate, stir up, vivify
    Antonyms: deaden, lull

Collocations

  • wide awake

    کاملاً بیدار، هوشیار، آگاه

ارجاع به لغت awake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awake

لغات نزدیک awake

پیشنهاد بهبود معانی