با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Awoken

əˈwoʊkn əˈwəʊkən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    awoke
  • سوم شخص مفرد:

    awakes
  • وجه وصفی حال:

    awaking

معنی

  • adverb
    قسمت سوم فعل Awake
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد awoken

  1. verb Become or make aware
    Synonyms: roused, excited, wakened, stirred, aroused, called, raised, kindled, awakened, alerted
    Antonyms: deadened, lulled
  2. verb Stop sleeping
    Synonyms: woken, wakened, stirred, awakened, risen, arisen, roused, aroused
    Antonyms: slumbered, slept

ارجاع به لغت awoken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «awoken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/awoken

لغات نزدیک awoken

پیشنهاد بهبود معانی