شکل سوم فعل awake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was awoken by the noise.
از سروصدا بیدار شد.
I was awoken from my dream by a knock at the door.
با کوبیدن در از خواب بیدار شدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «awoken» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/awoken