فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Slept

slept slept

مصدر:

sleep

شکل سوم:

slept

سوم‌شخص مفرد:

sleeps

وجه وصفی حال:

sleeping

معنی‌ها

adverb

زمان گذشته ساده فعل Sleep

adverb

قسمت سوم فعل Sleep

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slept

  1. verb be asleep
    Synonyms:
    rested relaxed napped dozed snoozed crashed slumbered reposed snored drowsed catnapped lulled dreamt retired lodged yawned flagged languished hibernated
    Antonyms:
    wakened awakened woken

ارجاع به لغت slept

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slept

لغات نزدیک slept

پیشنهاد بهبود معانی