گذشتهی ساده:
woke upشکل سوم:
woken upسومشخص مفرد:
wakes upوجه وصفی حال:
waking upهمچنین در حالت گذشتهی ساده و شکل سوم میتوان از waked up استفاده کرد.
بیدار شدن، بیدار کردن، از خواب بلند شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The loud thunder woke me up in the middle of the night.
صدای بلند رعدوبرق نیمهشب مرا از خواب بیدار کرد.
Please don’t wake the baby up. she just fell asleep.
لطفاً نوزاد را بیدار نکن. تازه خوابیده است.
به خود آمدن، پی بردن، آگاه شدن، متوجه شدن، هشیار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The book aims to wake readers up to their unconscious biases.
هدف این کتاب آگاه کردن خوانندگان از تعصبات ناآگاهانهشان است.
It took a crisis for the company to wake up to the importance of cybersecurity.
وقوع بحران لازم بود تا شرکت به اهمیت امنیت سایبری هشیار شود.
از خواب غفلت بیدار شو، به خودت بیا، واقعبین باش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wake up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wake-up-2