توجهات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The man then turned his attentions to her sister.
مرد توجهات خود را به خواهرش معطوف کرد.
She felt embarrassed by his persistent attentions.
از توجهات مداوم او خجل شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attentions» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attentions