امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sapience

    ˈseɪpɪəns ˈseɪpɪəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( wisdom ) عقل، معرفت، دانایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sapience

    1. noun Deep, thorough, or mature understanding
      Synonyms:
      insight profundity sagaciousness sagacity sageness wisdom
    1. noun Ability to apply knowledge or experience or understanding or common sense and insight
      Synonyms:
      wisdom intelligence erudition insight

    ارجاع به لغت sapience

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sapience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sapience

    لغات نزدیک sapience

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return