امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Insignia

ɪnˈsɪɡniə ɪnˈsɪɡniə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    insignias

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع insignia به‌ جای insignias استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

noun
( insigne ) نشان، نشان افتخار، نشان رسمی، علائم و نشان‌های مشخص‌کننده هرچیزی، مدال رسمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- insignia of the Iranian army
- آرم‌های ارتش ایران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insignia

  1. noun emblem
    Synonyms: badge, coat of arms, crest, decoration, earmark, ensign, mark, paraphernalia, regalia, symbol

ارجاع به لغت insignia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insignia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insignia

لغات نزدیک insignia

پیشنهاد بهبود معانی