آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Abreast

əˈbrest əˈbrest

معنی abreast | جمله با abreast

adjective adverb

برابر، پهلو‌به‌پهلو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The seats are three abreast on either side of the plane.

صندلی‌ها در ردیف‌های سه‌ تایی در دو طرف هواپیما قرار دارند.

We must keep wages abreast of living costs.

باید دستمزدها را با هزینه‌ی زندگی برابر کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A reporter must keep abreast of the latest news.

خبرنگار باید از آخرین خبر آگاهی داشته باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abreast

  1. adverb up-to-date
    Antonyms:
    unaware out of touch lost

ارجاع به لغت abreast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abreast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abreast

لغات نزدیک abreast

پیشنهاد بهبود معانی