۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Abridge

əˈbrɪdʒ əˈbrɪdʒ

گذشته‌ی ساده:

abridged

شکل سوم:

abridged

سوم‌شخص مفرد:

abridges

وجه وصفی حال:

abridging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

کوتاه کردن، مختصر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He tried to abridge the story into ten pages.

کوشید داستان را در ده صفحه خلاصه کند.

the danger of abridging the liberties of the people

خطر محدود کردن آزادی‌های مردم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abridge

  1. verb shorten
    Synonyms:
    reduce cut shorten limit decrease lessen summarize contract condense compress restrict abbreviate clip trim curtail diminish slash chop narrow truncate downsize abstract digest concentrate put in nutshell blue pencil snip
    Antonyms:
    increase extend lengthen expand enlarge add

سوال‌های رایج abridge

گذشته‌ی ساده abridge چی میشه؟

گذشته‌ی ساده abridge در زبان انگلیسی abridged است.

شکل سوم abridge چی میشه؟

شکل سوم abridge در زبان انگلیسی abridged است.

وجه وصفی حال abridge چی میشه؟

وجه وصفی حال abridge در زبان انگلیسی abridging است.

سوم‌شخص مفرد abridge چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد abridge در زبان انگلیسی abridges است.

ارجاع به لغت abridge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abridge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abridge

لغات نزدیک abridge

پیشنهاد بهبود معانی