امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Omniscient

ɑːmˈnɪʃnt ɒmˈnɪsiənt / / -ˈnɪʃnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more omniscient
  • صفت عالی:

    most omniscient

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
عالم، واقف، دانای کل، علیم، واقف به همه‌چیز، همه‌چیز‌دان، عالم مطلق، آگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- God is omniscient.
- خداوند عالم مطلق است.
- The professor's vast knowledge on the subject made her seem omniscient.
- دانش گسترده‌ی استاد درمورد آن مبحث باعث شد عالم به نظر برسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد omniscient

  1. adjective all-knowing
    Synonyms: all-seeing, almighty, infinite, knowledgeable, pansophical, preeminent, wise
    Antonyms: stupid, unknowing

Collocations

ارجاع به لغت omniscient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omniscient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omniscient

لغات نزدیک omniscient

پیشنهاد بهبود معانی