صمیمی، محرم اسرار، اختصاصی، دزدکی، مستراح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He claimed that he was not privy to the details of the conspiracy.
او ادعا کرد که از جزئیات توطئه آگاه نبوده است.
(بهطور محرمانه) آگاه بودن، مطلع بودن، باخبر بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «privy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/privy