آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Privy

ˈprɪvi ˈprɪvi

معنی privy | جمله با privy

noun adjective

صمیمی، محرم اسرار، اختصاصی، دزدکی، مستراح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He claimed that he was not privy to the details of the conspiracy.

او ادعا کرد که از جزئیات توطئه آگاه نبوده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد privy

Collocations

be privy to

(به‌طور محرمانه) آگاه بودن، مطلع بودن، باخبر بودن

ارجاع به لغت privy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «privy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/privy

لغات نزدیک privy

پیشنهاد بهبود معانی