آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Literary

ˈlɪtəreri ˈlɪtrəri

معنی literary | جمله با literary

adjective B2

ادبی، کتابی، ادیبانه، ادیب، وابسته به ادبیات، ادبیاتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

literary criticism

نقد ادبی

a literary discussion

یک بحث ادبی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a literary history

تاریخ ادبی

a literary magazine

مجله‌ی ادبی

a literary agent

دلال ادبی، رابط میان نویسنده و ناشر

Her style is too literary.

سبک او بیش از حد ادبی و کتابی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد literary

لغات هم‌خانواده literary

ارجاع به لغت literary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «literary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/literary

لغات نزدیک literary

پیشنهاد بهبود معانی