امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reading

ˈriːdɪŋ ˈriːdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    read
  • شکل سوم:

    read
  • سوم‌شخص مفرد:

    reads
  • شکل جمع:

    readings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A1
خواندن، قرائت، مطالعه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- the reading of a long story
- خواندن داستانی طولانی
- a man of vast reading
- مردی دارای مطالعات زیاد
- He had already seen the name somewhere in his readings.
- ضمن مطالعات خود قبلاً این نام را در جایی دیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reading

  1. noun interpretation of written word
    Synonyms: account, book-learning, commentary, conception, construction, edification, education, erudition, examination, grasp, impression, inspection, knowledge, learning, lesson, paraphrase, perusal, rendering, rendition, review, scholarship, scrutiny, study, translation, treatment, understanding, version
    Antonyms: writing

لغات هم‌خانواده reading

ارجاع به لغت reading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reading

لغات نزدیک reading

پیشنهاد بهبود معانی