۷۰٪ تخفیف نوروزی تا ۷ فروردین ۱۴۰۴ - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Kenning

    American: ˈkenɪŋ British: ˈkenɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    (ادبیات کهن آلمان) نوعی استعاره (برای مثال؛ دریارو به‌جای کشتی)، دانش، نگاه، قدرت بینایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد kenning

    1. verb to perceive and recognize the meaning of
      Synonyms:
      understanding getting seeing following grasping taking sensing reading accepting catching comprehending apprehending digging conceiving compassing fathoming twigging
    1. verb to apprehend (images) by use of the eyes
      Synonyms:
      seeing perceiving beholding
    1. verb to perceive directly with the intellect
      Synonyms:
      understanding knowing grasping comprehending apprehending fathoming compassing

    ارجاع به لغت kenning

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kenning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kenning

    لغات نزدیک kenning

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه